جدول جو
جدول جو

معنی انابه

انابه((اِ بِ))
برگشتن از گناه، توبه کردن، توبه، پشیمانی، انابت
تصویری از انابه
تصویر انابه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انابه

انابه

انابه
توبه و پشیمانی و بازگشت به سوی خدای تعالی، توبه و زاری
انابه
فرهنگ لغت هوشیار

انابه

انابه
انابت، رجوع از غفلت به ذکر. گفته اند که توبه در افعال ظاهری است و انابه در امور باطنی، فرار از خلق به سوی حق، بازگشتن به سوی خدا، توبه کردن، دست برداشتن از گناه، توبه
انابه
فرهنگ فارسی عمید

انابه

انابه
توبه و پشیمانی و بازگشت بسوی خدای تعالی که پتت و پتفت نیز گویند. (از ناظم الاطباء). بازگردیدن با خدای عزوجل. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به انابت شود
لغت نامه دهخدا

انابه

انابه
قائم مقام گردانیدن کسی را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قائم مقام کسی گردانیدن. (آنندراج). گویند انبته عنه انابهً، یعنی قائم مقام او گردانیدم او را. (از منتهی الارب). و رجوع به انابت شود
لغت نامه دهخدا

اذابه

اذابه
تاراج، گذرانیدن آب کردن گداختن گدازاندن آب کردن ذوب کردن گداختن گدازانیدن، غارت کردن، نیکو کردن کار خود را
فرهنگ لغت هوشیار