معنی اهابت
اهابت
((اِ بَ))
بانگ زدن، ترساندن
تصویر اهابت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اهابت
اهابت
اهابت
نهیب زدن
فرهنگ لغت هوشیار
اهابت
اهابت
اهابه. رجوع به اهابه شود
لغت نامه دهخدا
مهابت
مهابت
بزرگی، هیبت
فرهنگ نامهای ایرانی
اجابت
اجابت
برآوردن حاجت کسی، قبول کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اصابت
اصابت
رسیدن تیر نشانه را، آهنگ کردن ونگذشتن از آن، به هدف زدن
فرهنگ لغت هوشیار
اجابت
اجابت
پاسخ، برآوری، پاسخ دادن
فرهنگ واژه فارسی سره
اهانت
اهانت
خوارداشت، سبک کردن، خارسازی
فرهنگ واژه فارسی سره
اطابت
اطابت
پاک کردن، خوشبوی کردن، حلال و پاکیزه کردن، خوشمزه کردن طعام
فرهنگ لغت هوشیار
انابت
انابت
به خدای تعالی بازگشتن
فرهنگ لغت هوشیار