جدول جو
جدول جو

معنی افشاننده - جستجوی لغت در جدول جو

افشاننده
پراکنده کننده
تصویری از افشاننده
تصویر افشاننده
فرهنگ فارسی عمید
افشاننده(اَ نَنْ دَ / دِ)
ریزنده. پراکنده کننده. منتشرکننده. رجوع به افشاندن شود
لغت نامه دهخدا
افشاننده
اسم افشاندن افشانیدن، آنکه بیفشاندپراکنده کننده پاشنده
تصویری از افشاننده
تصویر افشاننده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از افرازنده
تصویر افرازنده
بلند کننده، بالابرنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
زیاد کننده، افزون کننده، چیزی که قابلیت زیاد شدن دارد، فزاینده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افساینده
تصویر افساینده
رام کننده، افسونگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افشانده
تصویر افشانده
پراکنده، پریشان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شخشاننده
تصویر شخشاننده
لغزاننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوشاننده
تصویر نوشاننده
کسی که آب یا شراب به کسی بخوراند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پوشاننده
تصویر پوشاننده
کسی که روی چیزی را بپوشاند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افتالنده
تصویر افتالنده
افشاننده، پراکنده کننده
فرهنگ فارسی عمید
(اَ دَ / دِ)
پاشیده. منتشرشده. پراکنده شده. افشانده
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ / دِ)
پاشیده. پراکنده. ریخته. (ناظم الاطباء). پراکنده. منتشرشده. ریخته. لرزان شده. و رجوع به افشاندن شود
لغت نامه دهخدا
(فَ / فِ نَنْ دَ / دِ)
فروریزنده. نثارکننده:
جهاندار باداد نیکوکنش
فشانندۀ گنج، بی سرزنش.
فردوسی.
، فروبارنده. فروریزنده:
فزایندۀ باد آوردگاه
فشانندۀ خون ز ابر سیاه.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از شخشاننده
تصویر شخشاننده
کسی که باعث لغزش دیگری شود لغزاننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوشاننده
تصویر نوشاننده
آنکه کسی را بنوشیدن وادار کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشاننده
تصویر خوشاننده
خشک کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوشاننده
تصویر جوشاننده
آنکه مایعی را بجوش آورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
آنچه افزایش یابد، آنچه فزونی پذیر باشد، بالنده، نامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افشانده
تصویر افشانده
پاشیده پراکنده کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افشانیده
تصویر افشانیده
پاشیده پراکنده کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چفساننده
تصویر چفساننده
چشباننده الصاق کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افشانیدن
تصویر افشانیدن
افشاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افساینده
تصویر افساینده
رام کننده، افسونگر جادوگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افساینده
تصویر افساینده
((اَ یَ دِ))
رام کننده، افسونگر، جادوگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
صعودی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
Dilatant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
дилатант
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
dehnbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
дилатант
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
dilatant
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
膨胀
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
dilatante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
dilatante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از افزاینده
تصویر افزاینده
dilatante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی