معنی افساینده - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با افساینده
افساینده
- افساینده
- افسون کننده. رام کننده. تسخیرکننده بافسون. آنکه افساید. (یادداشت مؤلف). و رجوع به افسای و افساییدن شود
لغت نامه دهخدا
افزاینده
- افزاینده
- آنچه افزایش یابد، آنچه فزونی پذیر باشد، بالنده، نامی
فرهنگ لغت هوشیار
افزاینده
- افزاینده
- زیاد کننده، افزون کننده، چیزی که قابلیت زیاد شدن دارد، فزاینده
فرهنگ فارسی عمید