جدول جو
جدول جو

معنی پوشاننده

پوشاننده
کسی که روی چیزی را بپوشاند
تصویری از پوشاننده
تصویر پوشاننده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پوشاننده

پویاننده

پویاننده
آنکه کسی یا چارپایی را بپوییدن دارد براه برنده دواننده
پویاننده
فرهنگ لغت هوشیار

پویاننده

پویاننده
دواننده، آنکه دیگری را وادار به دویدن کند، آنکه سوار بر اسب یا چهارپای دیگر شود و او را بدواند
پویاننده
فرهنگ فارسی عمید

پوشانیده

پوشانیده
پوشانده. در بر کرده کسی را، ملبس ساخته: گروهی را پیراهن نعمت پوشانیده. (تاریخ بیهقی ص 383)
لغت نامه دهخدا