معنی افشانده افشانده (اَ دَ / دِ) پاشیده. پراکنده. ریخته. (ناظم الاطباء). پراکنده. منتشرشده. ریخته. لرزان شده. و رجوع به افشاندن شود لغت نامه دهخدا