مشغول داشتن بکاری. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) ، ستم کردن بر کسی، بقهر و باطل گرفتن از کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، دو دست بر زمین نهادن، مجامعت کردن، بیوکندن کسی را. (تاج المصادر بیهقی)
مشغول داشتن بکاری. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) ، ستم کردن بر کسی، بقهر و باطل گرفتن از کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، دو دست بر زمین نهادن، مجامعت کردن، بیوکندن کسی را. (تاج المصادر بیهقی)
نوماه جستن، نوماه دمیدن ماه نو دیدن ماه نو جستن، هویدا شدن ماه نو. یا براعت استهلال. صنعتی است ادبی و آن آغاز کردن سخنی است بطرزی که کاملا مناسب با مقصود باشد و خوش افتد. ماه نو دیدن، جستجوی ماه کردن، هلال دیدن
نوماه جستن، نوماه دمیدن ماه نو دیدن ماه نو جستن، هویدا شدن ماه نو. یا براعت استهلال. صنعتی است ادبی و آن آغاز کردن سخنی است بطرزی که کاملا مناسب با مقصود باشد و خوش افتد. ماه نو دیدن، جستجوی ماه کردن، هلال دیدن
نیست کردن میرانیدن هلاک کردن، نیست شدن، پرداخت وام بمرور زمان وام فرسایی یا استهلاک سرمایه. سرمایه ای را که برای خرید ماشینها یا مخارج ساختمان و جز آن بکار رفته بمرور بدست آوردن، هلاک کردن، نابود کردن، استهلاک دین، میرانیدن
نیست کردن میرانیدن هلاک کردن، نیست شدن، پرداخت وام بمرور زمان وام فرسایی یا استهلاک سرمایه. سرمایه ای را که برای خرید ماشینها یا مخارج ساختمان و جز آن بکار رفته بمرور بدست آوردن، هلاک کردن، نابود کردن، استهلاک دین، میرانیدن
جداسری خود سری، به خود ایستایی، بلند کردن، فرازیدن، لرزیدن لرزه گرفتن، خودکامگی، فراروی برداشتن و بلند کردن، بلند بر آمدن بجای بلند آمدن، ضابط امر خویش بودن بخودی خود بکاری بر ایستادن بی شرکت غیری، صاحب اختیاری و آزادی کامل یک کشور (دولت و ملت) در امور سیاسی و اقتصادی بدون اعمال نفوذ خارجیان (ظاهرا و باطنا)، بدون مداخله کاری کردن
جداسری خود سری، به خود ایستایی، بلند کردن، فرازیدن، لرزیدن لرزه گرفتن، خودکامگی، فراروی برداشتن و بلند کردن، بلند بر آمدن بجای بلند آمدن، ضابط امر خویش بودن بخودی خود بکاری بر ایستادن بی شرکت غیری، صاحب اختیاری و آزادی کامل یک کشور (دولت و ملت) در امور سیاسی و اقتصادی بدون اعمال نفوذ خارجیان (ظاهرا و باطنا)، بدون مداخله کاری کردن