جدول جو
جدول جو

معنی استغلال

استغلال((اِ تِ))
طلب غله کردن، غله گرفتن
تصویری از استغلال
تصویر استغلال
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با استغلال

استغلال

استغلال
شاماخ پروری (شاماخ غلات) طلب غله کردن غله گرفتن غله برداشتن، طلب غله کردن
فرهنگ لغت هوشیار

استغلال

استغلال
غله آوردن خواستن. (منتهی الارب). از چیزی غله گرفتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). از جایی غله گرفتن.
لغت نامه دهخدا

استقلال

استقلال
جداسری خود سری، به خود ایستایی، بلند کردن، فرازیدن، لرزیدن لرزه گرفتن، خودکامگی، فراروی برداشتن و بلند کردن، بلند بر آمدن بجای بلند آمدن، ضابط امر خویش بودن بخودی خود بکاری بر ایستادن بی شرکت غیری، صاحب اختیاری و آزادی کامل یک کشور (دولت و ملت) در امور سیاسی و اقتصادی بدون اعمال نفوذ خارجیان (ظاهرا و باطنا)، بدون مداخله کاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار

استغلاق

استغلاق
پیچیده سخنی سربسته گویی، آزاد نبودن در خرید و فروش
استغلاق
فرهنگ لغت هوشیار

استغلاظ

استغلاظ
غلیظ دانستن ستبر شمردن چیزی را، غلیظ شدن ستبر شدن
استغلاظ
فرهنگ لغت هوشیار

استغلاط

استغلاط
دژواخیدن (دژواخ غلظت)، سفت گرداندن، خوشه کردن دانه کردن
استغلاط
فرهنگ لغت هوشیار