جدول جو
جدول جو

معنی اعتلاف - جستجوی لغت در جدول جو

اعتلاف
(یَ پَ رَ)
علف خوردن ستور. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). علف خوردن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). علف خوردن چارپایان. (از اقرب الموارد) ، کناره گزیدن، دور شدن از جایی بجایی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
اعتلاف
چریدن علف خوردن چهار پایان
تصویری از اعتلاف
تصویر اعتلاف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ائتلاف
تصویر ائتلاف
به هم پیوستن دو یا چند گروه یا سازمان برای رسیدن به اهداف خاص، با هم الفت داشتن، الفت یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتساف
تصویر اعتساف
راه را کج کردن، از راه راست منحرف شدن، بیراهه رفتن، ستم کردن، بیداد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اختلاف
تصویر اختلاف
با یکدیگر خلاف کردن، مخالف شدن، ناسازگاری داشتن، ناجور بودن، ناسازگاری، رفت و آمد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتکاف
تصویر اعتکاف
گوشه نشین شدن، در جایی ماندن، گوشه نشینی برای عبادت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتراف
تصویر اعتراف
اقرار کردن کسی به گناه یا جرمی که مرتکب شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتلال
تصویر اعتلال
علت داشتن، علیل شدن، بیمار شدن، بهانه آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتساف
تصویر اعتساف
ظلم وستم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
بهم پیوستن با هم پیوستن با هم شدن، الفت یافتن موء انست یافتن، الفت موء انست پیوستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتلاف
تصویر اغتلاف
در نیامدن، خوشبوی کردن خویش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتراف
تصویر اعتراف
خبر دادن کسی را از نام وحال وصفت خود، خبر کردن، اقرار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
سازواری، پیوشتگی یگانستن بهم پیوستن با هم پیوستن با هم شدن، الفت یافتن موء انست یافتن، الفت موء انست پیوستگی. الفت یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتکاف
تصویر اعتکاف
گوشه نشین شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتناف
تصویر اعتناف
بد آمدن، ندانم کاری، نپسندیدن ناخوش داشتن، به زور گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
کشتی گرفتن نبردیدن، بالندگی گیاهان، تپانچه زدن خیزابه (موج)، جنبیدن، توده شدن ریگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتیاف
تصویر اعتیاف
توشه بر گرفتن زدگی بیزاری از خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
یوتاری پادیاری، نا سازگاری، ستیزه، جانشینی، شکم روش عدم موافقت، ناسازگاری، با یکدیگر خلاف کردن، نزاع، مشاجره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتلان
تصویر اعتلان
آشکاری پیدایی
فرهنگ لغت هوشیار
بیمار شدن، بهانه آوردن، سرگرم شدن، گناه جستن، پیاپی نوشیدن، فرنود آوردن مشغول داشتن به کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتلاق
تصویر اعتلاق
دل باختن، برآویختن معشوق شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتلاط
تصویر اعتلاط
پیکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایتلاف
تصویر ایتلاف
((اِ یْ تِ))
با هم شدن، به هم پیوستن، الفت یافتن، مؤانست یافتن، الفت، مؤانست، پیوستگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتراف
تصویر اعتراف
((اِ تِ))
اقرار کردن، اقرار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتساف
تصویر اعتساف
((اِ تِ))
زور گفتن، بیراهه رفتن، زورگویی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتکاف
تصویر اعتکاف
((اِ تِ))
گوشه نشین شدن، گوشه گیری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتلال
تصویر اعتلال
((اِ تِ))
بیمار شدن، بهانه آوردن، کسی را به کاری مشغول داشتن، بیماری، مرض
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتلاء
تصویر اعتلاء
((اِ تِ))
برتری یافتن، بلند شدن، بلندی، برتری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اختلاف
تصویر اختلاف
((اِ تِ))
با یکدیگر ناسازگاری کردن، نزاع کردن، تغییر مکان ظاهری ستاره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اختلاف
تصویر اختلاف
ناهمگونی، ناسازگاری، ناجور بودن، دوگانگی، ناهمسانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعتراف
تصویر اعتراف
پذیرش، پذیرا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ائتلاف
تصویر ائتلاف
همایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اختلاف
تصویر اختلاف
Confliction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ائتلاف
تصویر ائتلاف
Coalition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اختلاف
تصویر اختلاف
конфликт
دیکشنری فارسی به روسی