جدول جو
جدول جو

معنی اعتراء - جستجوی لغت در جدول جو

اعتراء
(هََ)
فروگرفتن احسان گیرنده را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بمعنی اعترار نیز آمده است. صاحب نشوءاللغه آرد: و قد جاء الاعترار فی لغتنا کالاعتراء، فقد رأینا ان المعتر هو الفقیر المعترض للمعروف من غیر ان یسأل. (نشوءاللغه ص 61) ، بچه آوردن گوسفند. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بچه آوردن گوسفند و انداختن راعی بچۀ هر یک را پیش مادرش. (از اقرب الموارد) ، انداختن راعی بچۀ هر یک را پیش هر یک. (منتهی الارب) (آنندراج). انداختن راعی بچۀ هر یک را پیش مادرش. (ناظم الاطباء) ، عطا کردن کسی را آنچه را که از تو میخواهد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اعتراض
تصویر اعتراض
منع کردن، بازداشتن، پیش آمدن و رو به روی کسی ایستادگی کردن، عیب گرفتن، خرده گرفتن، ایراد گرفتن، نکته گیری، در ادبیات در فن بدیع آوردن جملۀ معترضه در بین کلام برای افادۀ معنی خاص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتراف
تصویر اعتراف
اقرار کردن کسی به گناه یا جرمی که مرتکب شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتقاء
تصویر اعتقاء
به آب رسیدن از شاخه به شاخه رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
میزبانی و نیکوئی با میهمان، نیکو داشت، پیروی، مهمانی خواستن، فراروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتراء
تصویر اجتراء
دلیر شدن بر کسی، دلیری دلیر شدن دلیر گردیدن برکسی، دلیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتراف
تصویر اعتراف
خبر دادن کسی را از نام وحال وصفت خود، خبر کردن، اقرار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتزاء
تصویر اعتزاء
باز بستن خود ستایی در نبرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتصاء
تصویر اعتصاء
تکیه کردن، بر عصا، دستواره ساختن، کاربرد دستواره، زدن، شمشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتفاء
تصویر اعتفاء
بخشش خواستن نیکی خواستن دهش خواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتراء
تصویر اکتراء
کرایه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتماء
تصویر اعتماء
گزینش، آهنگیدن
فرهنگ لغت هوشیار
دشمنی کردن، دست درازی باز ستانی: بی گواه و بی بهانه ستم کردن، بیداد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتذاء
تصویر اعتذاء
تاته خوردن خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
وادیج بستن (وادیج چوب بست یا داربستی است که تاک برآن اندازد، برشدن تاک خزیدن تاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتراص
تصویر اعتراص
باختن، فسون نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتراض
تصویر اعتراض
عیب گرفتن، نکته گیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتراء
تصویر اشتراء
خریدن، فروختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استراء
تصویر استراء
رای خواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتداء
تصویر اعتداء
((اِ تِ))
ستم کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتراض
تصویر اعتراض
((اِ تِ))
نکته گیری نمودن، تعرض کردن، واخواست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتراف
تصویر اعتراف
((اِ تِ))
اقرار کردن، اقرار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتلاء
تصویر اعتلاء
((اِ تِ))
برتری یافتن، بلند شدن، بلندی، برتری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افتراء
تصویر افتراء
((اِ تِ))
تهمت زدن، بهتان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتناء
تصویر اعتناء
((اِ تِ))
اهتمام ورزیدن به کاری، توجه داشتن به کسی یا کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتراء
تصویر اشتراء
((اِ تِ))
خریدن، فروختن، معامله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجتراء
تصویر اجتراء
((اِ تِ))
دلیر شدن، جرئت پیدا کردن، دلیری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتراف
تصویر اعتراف
پذیرش، پذیرا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعتراض
تصویر اعتراض
پرخاش، خرده گیری، خروش، واخواهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعتراض
تصویر اعتراض
Protest, Dissent, Objection, Outcry
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اعتراض
تصویر اعتراض
несогласие , возражение , протест
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اعتراض
تصویر اعتراض
Dissens, Einwand, Aufschrei, Protest
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اعتراض
تصویر اعتراض
незгода , заперечення , крик , протест
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اعتراض
تصویر اعتراض
sprzeciw, krzyk, protest
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اعتراض
تصویر اعتراض
异议 , 反对 , 抗议
دیکشنری فارسی به چینی