- اصعد (نَ پَ)
به کوه برآمدن. تصعّد. (از قطر المحیط). بالا برآمدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و در قرآن کریم آمده است: کأنما یصّعّد فی السماء، ای یتصعد. (از اقرب الموارد). و رجوع به تصعد شود، کنایه از دل و زبان. (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب الاسماء). زبان و دل. (السامی فی الاسامی). یقال: المرء باصغریه، ای بلسانه و قلبه. (مهذب الاسماء). قلب و لسان. و منه المثل: المرء باصغریه. (اقرب الموارد). اصغرین. و رجوع به اصغرین و اصغر شود
