جدول جو
جدول جو

معنی ابعد

ابعد((اَ عَ))
دورتر، بعیدتر، خویش دور، بیگانه، خیانت گر، خائن، خیر، فایده، مفرد اباعد
تصویری از ابعد
تصویر ابعد
فرهنگ فارسی معین