جدول جو
جدول جو

معنی اسوات - جستجوی لغت در جدول جو

اسوات(اِسْ)
سانسکریت: اسواتی) : و نصدّق ایضاً براهمهر فی مکث بنات نعش فی کل ّ منزل ستمائه سنه فیکون موضعه لسنتنا فی المیزان ست ّ درجات و سبععشره دقیقه، و ذلک فی منزل اسوات عشر درج و ثمان و ثلثین دقیقه. (تحقیق ماللهند بیرونی ص 196)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اصوات
تصویر اصوات
صوت ها، کلماتی که هنگام تحسین، تعجب، شادی یا درد و افسوس گفته شود، جمع واژۀ صوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخوات
تصویر اخوات
اخت ها، خواهران، جمع واژۀ اخت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ادوات
تصویر ادوات
ادات، موجبات، عوامل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقوات
تصویر اقوات
قوت ها، توان ها، نیروها، زورها، فیضهای خداوند، خوراک ها، خوردنی ها، طعام ها، روزی ها، جمع واژۀ قوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسواق
تصویر اسواق
سوق ها، جاهای خرید و فروش کالاها، بازارها، جمع واژۀ سوق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسوار
تصویر اسوار
سورها، بارو های شهر، دیوارهای دور شهر، جمع واژۀ سور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استات
تصویر استات
نمکی که از اسیداستیک حاصل می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسکات
تصویر اسکات
ساکت کردن، خاموش کردن، آرام کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسواط
تصویر اسواط
سوط ها، تازیانه ها، جمع واژۀ سوط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اموات
تصویر اموات
میت ها، مرده ها، جمع واژۀ میت
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
رجوع به سواتو شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسکات
تصویر اسکات
ساکت کردن، خاموش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع احوال که خود جمع حال است (و این از تصرف های ایرانیان است در لغت عرب) چگونگی ها سرگذشتها حالها و وضعها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخوات
تصویر اخوات
جمع اخت، خواهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسوار
تصویر اسوار
جمع سور، باروها، باره ها
فرهنگ لغت هوشیار
آسودگی آسودن، شنبگی که یهودان آیین شنبه را پاس دارند، خوابزمستانی زمخواب، جمع سبت، آسایش ها، روزگاران، شنبه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسحات
تصویر اسحات
جمع سحت، کسبهای ننگین وحرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسواط
تصویر اسواط
جمع سوط، تازیانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسوان
تصویر اسوان
اندوهگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسواق
تصویر اسواق
جمع سوق، بازارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اموات
تصویر اموات
جمع میت، مردگان، درگذشتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقوات
تصویر اقوات
جمع قوت، خوردنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصوات
تصویر اصوات
جمع صوت، آوازها، بانگها، فریادها، صداها، شهرتها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسواء
تصویر اسواء
نهادن هموار ساختن رسوایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادوات
تصویر ادوات
آلت و افزارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استات
تصویر استات
((اَ س ِ))
نمک مشتق از اسید استیک مانند استات سرب، استات مس، استات آهن و غیره، نمکی که از اسید استیک حاصل شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ادوات
تصویر ادوات
((اَ دَ))
جمع ادات، آلت ها، اسباب ها، دست افزارها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخوات
تصویر اخوات
((اَ خَ))
جمع اخت، خواهران، مانندها، شبیه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسواق
تصویر اسواق
جمع سوق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسوار
تصویر اسوار
((اُ یا اِ))
سوار، دلیر، آزاده، مفرد اساور، اساوره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسکات
تصویر اسکات
((اِ))
خاموش کردن، زبان بستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقوات
تصویر اقوات
جمع قوت، توشه ها، خواربار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصوات
تصویر اصوات
جمع صوت، صداها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اموات
تصویر اموات
جمع میت، مردگان، درگذشتگان
فرهنگ فارسی معین