معنی اسواق
- اسواق
- جمع سوق
واژههای مرتبط با اسواق
اسواق
- اسواق
- جمع سوق، بازارها
اسواق
- اسواق
- سوق ها، جاهای خرید و فروش کالاها، بازارها، جمعِ واژۀ سوق
اذواق
- اذواق
- جمع ذوق
اسباق
- اسباق
- جمع سبق، گرو بندها: آن چه بدان ها گرو بندند پیشی جستن
اسحاق
- اسحاق
- خشک شدن
اشواق
- اشواق
- جمع شوق، آرزومندیها
اسوان
- اسوان
- اندوهگین
اسواط
- اسواط
- جمع سوط، تازیانه ها
اسوار
- اسوار
- جمع سور، باروها، باره ها
