جدول جو
جدول جو

معنی ارتدکس - جستجوی لغت در جدول جو

ارتدکس
پیورز برنایشت، نابدین شاخه ای از دین ترسایی
تصویری از ارتدکس
تصویر ارتدکس
فرهنگ لغت هوشیار
ارتدکس
یکی از فرقه های بنیادگرای مسیحیت که از واتیکان اطاعت نمی کند و بیشتر در شبه جزیرۀ بالکان و اروپای شرقی رواج دارد، پیرو کلیسای ارتدکس مثلاً مسیحی ارتدکس، مربوط به کلیسای ارتدوکس مثلاً عقاید ارتودکس، دارای اعتقاد سرسختانه به یک مذهب یا نظریه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویژگی نظریه ای که اطاعت کامل از تعلیمات را واجب می داند و هیچ گونه تغییری را نمی پذیرد، مربوط به ارتودکس
فرهنگ فارسی عمید
دارای ایمان و عقیده صحیح، فرقه ای مخصوص از فرق مسیحیت. یا مذهب ارتودوکس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتجاس
تصویر ارتجاس
غرش آسمان، تنبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتباس
تصویر ارتباس
گوشت نو آوردن، خوشه پری پرشدن خوشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتهاس
تصویر ارتهاس
جنبیدن، دلواپسی
فرهنگ لغت هوشیار
دارای ایمان و عقیده صحیح، فرقه ای مخصوص از فرق مسیحیت. یا مذهب ارتودوکس
فرهنگ لغت هوشیار
آبفرویی به آب فروشدن سربه زیرآب فروبردن به آب فرو شدن فرو شدن در آب در آب غوطه خوردن به یک باره در آب فرو شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتکاس
تصویر ارتکاس
نگونسازی افتادن برآمدن پستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتدان
تصویر ارتدان
دوک و دوکدان ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتداع
تصویر ارتداع
آلوده شدن، برگردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتداد
تصویر ارتداد
رد شدن، بر گشتن از دین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتداء
تصویر ارتداء
چادر بر خویشتن افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریدیس
تصویر اریدیس
(دخترانه)
نام همسر ارفاوس، شاعر و موسیقی دان ترکیه، در افسانه ها آمده است که اریدیس فرشته ای بود که معشوقه ارفاوس بود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایندکس
تصویر ایندکس
نمایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارتماس
تصویر ارتماس
سراپا فرو رفتن در آب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتداع
تصویر ارتداع
بازایستادن و خودداری کردن از کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتداد
تصویر ارتداد
رد کردن حداقل یکی از اصول دین، از دین برگشتن، مرتد شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتودوکس
تصویر ارتودوکس
((اُ تُ دُ))
دارای ایمان و عقیده صحیح، فرقه ای مخصوص از فرق مسیحیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتماس
تصویر ارتماس
((اِ تِ))
به آب فرو شدن، در آب غوطه خوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتداد
تصویر ارتداد
((اِ تِ))
از دین برگشتن، کافر شدن
فرهنگ فارسی معین
((دِ))
کارتی که در آن تعداد و تاریخ ورود و خروج کالای معینی به انبار ثبت شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارتکس
تصویر کارتکس
((تِ))
قفسه کشوداری که در کشوهای آن کارت های مربوط به مشخصات کتاب ها، مجلات و مانند آن ها نگه داری می شود، کارتی که روی آن زمان ورود یا خروج کالای موجود نوشته می شود، کارت زن، کارد پهن و دسته داری که نقاشان در و پنجره و ساخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتاک
تصویر ارتاک
لبخند زدن نرم خندیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتکا
تصویر ارتکا
استوانیدن (استوانی اعتماد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندکس
تصویر اندکس
فهرست، انگشت شهادت، فهرست حروف الفبائی کتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتجک
تصویر ارتجک
برق آسمانی، رعد و برق، برای مثال شه نشسته به پشت فیل چو ابر / انکره زر چو ارتجک در دست (فریدالدین احول- مجمع الفرس - ارتجک)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندکس
تصویر اندکس
((اَ دِ))
سبابه، انگشت شهادت، انگشتی (چاپ)، فهرست الفبایی نام ها و موضوع ها و عنوان ها و غیره که معمولاً در آخر کتاب می آید (واژه فرهنگستان)، عدد یا علامتی که در سمت چپ یا راست و در بالا یا پایین عضوی از یک مجموعه یا جمله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندکس
تصویر اندکس
فهرست، شماره ای که روی نامه های اداری می نویسند و نامه با آن شماره در دفترهای مخصوص ثبت می شود، انگشتی
فرهنگ فارسی عمید
ترکی مرغابی چارتابی (گویش گیلکی) سیکا (گویش مازندرانی) نوعی از طیور از راسته پا پرده داران که از رده کاریناتها است. انگشتان پایش توسط غشایی بهم متصلند (برای سهولت شنا در آب) و نوکش دارای تیغه های عرضی برای قطع کردن واره کردن علفها و سایر موارد غذائی میباشد. نژادهای مختلف دارد که از حیث جثه و رنگ و نیروی پرواز با هم متفاوتند. گوشت اردک حل و لذیذ است و مانند دیگر پرندگان خانگی نگهداری میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اردک
تصویر اردک
(دخترانه)
دختر یزگرد سوم پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اردک
تصویر اردک
((اُ دَ))
مرغابی، یکی از طیور که در آب شنا می کند و در هوا نیز پرواز می کند. منقار پهن، پاهای پرده دار و پرهای رنگین دارد
فرهنگ فارسی معین
پرنده ای اهلی و شناگر با پاهای پرده دار و پرهای رنگین که قادر به پرواز نیست، مرغابی
فرهنگ فارسی عمید