جدول جو
جدول جو

معنی ارتدکسی

ارتدکسی
ویژگی نظریه ای که اطاعت کامل از تعلیمات را واجب می داند و هیچ گونه تغییری را نمی پذیرد، مربوط به ارتودکس
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ارتدکسی

ارتدکس

ارتدکس
یکی از فرقه های بنیادگرای مسیحیت که از واتیکان اطاعت نمی کند و بیشتر در شبه جزیرۀ بالکان و اروپای شرقی رواج دارد، پیرو کلیسای ارتدکس مثلاً مسیحی ارتدکس، مربوط به کلیسای ارتدوکس مثلاً عقاید ارتودکس، دارای اعتقاد سرسختانه به یک مذهب یا نظریه
فرهنگ فارسی عمید

ارتدکس

ارتدکس
از مزید مقدم یونانی اُرْت ُ، بمعنی راست + کلمه یونانی دُکسا، بمعنی عقیده، عقیدۀ مذهبی که آن را حق و برحقانیت گرفته باشند.
لغت نامه دهخدا

ارتدوکس

ارتدوکس
دارای ایمان و عقیده صحیح، فرقه ای مخصوص از فرق مسیحیت. یا مذهب ارتودوکس
فرهنگ لغت هوشیار

ارتودنسی

ارتودنسی
اصلاح بی نظمی های دندان، شاخه ای از دندانپزشکی که به پیشگیری و اصلاح بی نظمی های دندان می پردازد
ارتودنسی
فرهنگ فارسی معین

ارتماسی

ارتماسی
منسوب به ارتماس
غسلِ ارتماسی: فرو رفتن در آب کر یا جاری به قصد غسل، نوعی از غسل که در آن تمام تن و سر را به نیت غسل یکباره در آب فرو برند، مقابل غسل ترتیبی
ارتماسی
فرهنگ فارسی معین

ارتماسی

ارتماسی
منسوب به ارتماس.
- غسل ارتماسی، فرورفتن در آب کُر یا جاری بقصد غُسل. غسلی که تمام سرو تن یکبار در آب فروبرند. مقابل غسل ترتیبی
لغت نامه دهخدا