جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ارتداد

ارتداد

ارتداد
رد کردن حداقل یکی از اصول دین، از دین برگشتن، مرتد شدن
ارتداد
فرهنگ فارسی عمید

ارتداد

ارتداد
رد شدن. (غیاث اللغات) ، فراخ گردانیدن.
- ارتساغ بعیال، وسعت دادن به نفقۀ عیال: اِرتسغ علی عیالک، فراخ گردان نفقه را بر عیال خود. مقابل تقتیر
لغت نامه دهخدا

ارتعاد

ارتعاد
ناآرامی دلهریدن دلهره داشتن ارزیدن، مضطرب گردیدن بی آرام گردیدن، لرز لرزه لرزش جنبش
فرهنگ لغت هوشیار