- احقاء
- سزاوار
معنی احقاء - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
استوار بندی، چیرگی
حق گفتن
جمع حقف. توده های ریگ تل های شن و ریگ ریگ پشته ها
جمع حقد، کینه ها کین انگیزی، جمع حقد کینه ها
بر ترک خود سوار کردن، جمع حقیق، سزاواران، جمع حقب، زمان های دراز
برکشیدن، برتری دادن
شمردن شماره کردن، بر شماری، به یاد سپردن، دریافتن شمردن تعدید شماره کردن ضبط کردن حفظ آمار گرفتن سرشماری کردن توضیح اصل این کلمه در عربی از حصی است بمعنی سنگریزه زیرا که با سنگریزه میشمرده اند و بعد مصدر احصاء از حصی ساخته شده است
زنده شدن، نو جان شدن، جان گرفتن، جمع حی، زندگان، قبیله ها خاندانها. زنده کردن زنده گردانیدن، آباد کردن زمین زراعت کردن اراضی موات، شب را بعبادت گذرانیدن، زندگی زندگی از نو. یا شبهای احیاء. شبهای نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان (نزد شیعه)
استوار دوختن
دوستان، همنشینان، جمع حبا، جمع در جمع حبیب
خشک کردن اشک، خشک کردن خوی، جمع رقیق بندگان مملوکان
آب دادن، آب خورانیدن، نوشاندن سیراب کردن، آک کردن
بدبخت کردن، برنج آوردن، رنجاندن آزاراندن، شانه کردن
زندگان، زنده داری، زنده کردن
دادرسی، دادگری
جمع نقو، بر استخوان ها، برگزیدن، پاکیزه کردن
حی ها، زندگان، جمع واژۀ حی
چهل و ششمین سورۀ قرآن، دارای ۳۵ آیه
حقدها، خشم ها و دشمنی ها نسبت به کسی، کینه ها، جمع واژۀ حقد
رونق دادن، شب زنده داری کردن، شب را به عبادت گذراندن، در تشیع، هر یک از شب های نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان که در آن شب زنده داری و عبادت می کنند، شب قدر، در علم شیمی ترکیب شدن جسم با هیدروژن، در کشاورزی آباد کردن زمین کشاورزی، کنایه از بهبود بخشیدن حال یا وضع کسی یا چیزی، زنده کردن
اطراف، چیزهای کج و معوج و بی قواره
جمع حقف، توده های ریگ، تل های شن و ریگ
آمار، شمار، دانشی که موضوع آن دسته بندی منظم امور اجتماعی است، جمع حشا، اندرونه، اعضای درونی بدن مانند، دل و جگر و معده و روده. احصائیه
مطالبۀ حق کردن
Resuscitation, Revitalization