- أَمِين
- نگارخانه دار، آقای
معنی أَمِين - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تخمین، حدس بزن، گمانه زنی
دهانی، شفاهی
مقاوم، جامد
رنین، زنگ زدن
زندانی
وجدان
اشاره، سفالگری
قدرت دهی، توانمندسازی، اعطای حق رأی
تامین، بیمه، بیمه گذاری
چاق و چلّه، چربی، چاق، ضخیم
خوش چهره، زیبا، دلربا، مطلوب
افسرده، غمگین، ناامید، دل شکسته، غمگینی، ناراحت
صمیمی
مدرن، ظریف، شیک، جذّاب، تمیز و مرتّب، مد روز
آخرین
گرفتار، زندانی
بومی، اصیل، نمونه وار
آشنا، محبّت آمیز، اهلی، اهلی بودن
امنیّت، ایمنی
غیراخلاقی، به شیوه ای غیر صادقانه