جدول جو
جدول جو

معنی powolnie - جستجوی لغت در جدول جو

powolnie
به طور خسته کننده، ساینده، کند، صریح
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پرزحمت، سخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور مشابه، آوردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور مفید، تعطیلات
دیکشنری لهستانی به فارسی
شغل، حرفه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
با جدّیّت، به شدّت، به طور جدّی، با پشتکار، شدیداً، با خشونت، جدّی، سانسکریت
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور دیندارانه، دیوانه، با صداقت، وزوز
دیکشنری لهستانی به فارسی
با تواضع، با دقّت، به طور تسلیم شده، تشنّجی، به طور خاضعانه، صرفاً
دیکشنری لهستانی به فارسی
نسل، اصل و نسب
دیکشنری لهستانی به فارسی
شادمانه، با خوشحالی
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور ظاهری، از نظر ظاهری، ظاهراً
دیکشنری لهستانی به فارسی
کند کردن، به آرامی حرکت می کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
ثمرآور، بهره وری
دیکشنری لهستانی به فارسی
تنبل، لنگی، کند، مبهوت
دیکشنری لهستانی به فارسی
بی شتاب، بی شکل، به طور تنبلانه، مجازات، به آرامی، هموار
دیکشنری لهستانی به فارسی