ترجمه pogodnie به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با pogodnie
łagodnie
- łagodnie
- خُوش خَو، با مِهربانی، با مُلایِمَت، بِه طُورِ مُلایِم، ساکِت، قابِلِ تَوَجُّه، مُلایِم، مُلایِمَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
pokornie
- pokornie
- با تَوَاضُع، با دِقَّت، بِه طُورِ تَسلِیم شُدِه، تَشَنُّجی، بِه طُورِ خاضِعانه، صِرفاً
دیکشنری لهستانی به فارسی