معنی powołanie
powołanie
شغل، حرفه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با powołanie
powstanie
powstanie
شورِش، بالا آمَدَن، شورِشی
دیکشنری لهستانی به فارسی
powitanie
powitanie
سَلام، اِستِحکام، خُوش آمَدید
دیکشنری لهستانی به فارسی
wywołanie
wywołanie
یادآوَری، حافِظِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
powolnie
powolnie
بِه طُورِ خَستِه کُنَندِه، سایَندِه، کُند، صَریح
دیکشنری لهستانی به فارسی