جدول جو
جدول جو

معنی niezen - جستجوی لغت در جدول جو

niezen
عطسه زدن، عطسه کردن
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شکاف ایجاد کردن، خراش
دیکشنری آلمانی به فارسی
تمایل داشتن، تمایل دارند، شیب دادن، شیب داشتن
دیکشنری آلمانی به فارسی
بوق زدن، بوق
دیکشنری آلمانی به فارسی
آشیانه کردن، لانه
دیکشنری آلمانی به فارسی
سر تکان دادن
دیکشنری آلمانی به فارسی
مفید بودن، استفاده کنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
استفاده کردن، برای استفاده، مهار کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری هلندی به فارسی
ریختن
دیکشنری هلندی به فارسی
دروغ گفتن، دروغ
دیکشنری هلندی به فارسی
زانو زدن، زانو بزن
دیکشنری هلندی به فارسی
انتخاب کننده، رأی دهنده
دیکشنری هلندی به فارسی
عمل کردن، برای سفر، سفر کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
دست گرفتن، گرفتن، برداشتن
دیکشنری هلندی به فارسی
بوق زدن، جیر جیر، کریچ کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
آرامش دادن، وزن کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
رگبار زدن، پرچ ها
دیکشنری آلمانی به فارسی
ترسیدن، ترس
دیکشنری هلندی به فارسی
عطسه زدن، عطسه کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
انتخاب کردن، برای انتخاب، شماره گرفتن
دیکشنری هلندی به فارسی
ریختن
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد دادن، پیشنهاد
دیکشنری آلمانی به فارسی
خم کردن، خم شدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
اشاره کردن، راه ها
دیکشنری هلندی به فارسی
کشیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
آرامش دادن، گهواره
دیکشنری هلندی به فارسی
جشن گرفتن
دیکشنری هلندی به فارسی
دوست داشتن، عشق
دیکشنری آلمانی به فارسی
اجاره دادن، اجاره، اجاره کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
نشستن، بنشین
دیکشنری آلمانی به فارسی
الک کردن، هفت
دیکشنری آلمانی به فارسی
خوٰاندن
دیکشنری هلندی به فارسی