جدول جو
جدول جو

معنی minder - جستجوی لغت در جدول جو

minder
کم، کمتر
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پدال عقب زدن، عقب نشینی، عقب رفتن، برگشتن، عقب نشینی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بالا بردن، بالا رفتن، سواری کردن، صعود کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مقدّس کردن، مسح کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
کمتر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
جزئی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نازکی، لاغری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مهاجرت کردن، مهاجرت کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تصحیح کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
استفاده کردن از، دسته
دیکشنری فرانسوی به فارسی
گاز گرفتن، خرج کردن، نیش زدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
دستور دادن، ارسال کنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
فروختن، فروش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تفکّر کردن، تأمّل کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لطیف بودن، مناقصه، نرم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمتر، جزئی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خوردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مانع شدن، مانع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یافتن، پیدا کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
تضعیف کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بنیاد گذاشتن، یافت، پایه گذاری کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آبکشی کردن، آبکشی کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
گاز گرفتن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
اصلاح کردن، اصلاح کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ارائه دادن، رندر کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حسّ، حواس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اتّحاد دادن، مقیّد کردن، باند زدن، بستن، بسته شدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
بررسی کردن، کاوشگر، نظرسنجی کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
چشم بند کردن، سخت گرفتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خواننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمستانی، زمستان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان شدن، سرگردان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعجّب کردن، شگفتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تضعیف کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی