جدول جو
جدول جو

معنی menyikat - جستجوی لغت در جدول جو

menyikat
برس کشیدن، مسواک زدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

باند زدن، کراوات، بستن، الزامی، اتّحاد دادن، بسته شدن، زنجیر کردن، رشته کردن، بستن به
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قریب، نزدیک شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نتیجه دادن، توسط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آب دادن، آب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
رنجاندن، طاقت فرسا، آزرده کردن، آزار دادن، خفه کننده، عذاب دادن، شکنجه دادن، عذاب آور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دوست داشتن، مانند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ترکاندن، چاقو خورد، زخمی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
متأهّل، ازدواج کن، ازدواج کردن، عروسی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فریفتن، جذّاب، جذب کردن، جذب کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تصادر کردن، مصادره کند، ضبط کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی