جدول جو
جدول جو

معنی menguji - جستجوی لغت در جدول جو

menguji
آزمایش کردن، تست کنید، آزمون دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اخراج کردن، بدرقه کردن، از جابجا کردن، زدودن، بیرون کردن، برکنار کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قفل کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تراشیدن، حک کردن، حکّاکی کردن، خراشیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تبخیر شدن، تبخیر شود، پاس کشیدن، خمیازه کش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دزدیدن، سرقت، دزدی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شستشو دادن، شستن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
هجّی کردن، طلسم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پر کردن، پر کن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سکونت داشتن، ساکن شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ستایش کردن، ستایش، تحسین کردن، تعریف کردن، تعریفی، جذّاب، مدح کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی