معنی mengusir mengusir اخراج کردن، بدرقه کردن، از جابجا کردن، زدودن، بیرون کردن، برکنار کردن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengukur mengukur اَندازِه گیری کَردَن، اَندازِه گیری، اَندازِه گِرِفتَن، مِقیاس کَردَن، اَندازِه کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی