جدول جو
جدول جو

معنی menekan - جستجوی لغت در جدول جو

menekan
سرکوب کردن، فشار دادن، سرکوب کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پارچه کردن، بافتن، بافیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تاکید کردن، تأکید کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تحقیر، تمسخر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ثبت کردن، ثبت کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مبادله کردن، مبادله، تعویض کردن، جایگزین کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ذاتی، پیوست شده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اصطکاک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
همراهی کردن، همراهی کنند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کشف کردن، پیدا کردن، یافتن، اختراع کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تخم گذاری کردن، دریچه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بلعیدن، قورت دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تحمّل کردن، خودداری کنید، بازداشت کردن، مقاومت کردن، محدود کردن، نگه داشتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جذّاب، فریبنده، دلنشین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قریب، نزدیک شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حدس زدن، حدس بزن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خم کردن، خم شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کتاب کردن، سفارش دهید، رزرو کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
متأهّل، ازدواج کن، ازدواج کردن، عروسی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ترکاندن، چاقو خورد، زخمی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سرکوب گر، سرکوب کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دکمه زدن، فشار دادن دکمه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی