معنی menetas
menetas
تخم گذاری کردن، دریچه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با menetas
menetes
menetes
چِکِّه کَردَن، چِکیدَن، چِکَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meretas
meretas
هَک کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memeras
memeras
لِه کَردَن، فِشُردَن، چِلانیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menekan
menekan
سَرکوب کَردَن، فِشار دادَن، سَرکوب کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menebus
menebus
خَریداری کَردَن، بازخَرید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menebak
menebak
حَدس زَدَن، حَدس بِزَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencetak
mencetak
چاپ کَردَن، چاپ کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengeras
mengeras
سَخت کَردَن، سِفت شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengemas
mengemas
جَعبِه کَردَن، بَستِه بَندی، بَستِه بَندی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی