- kumanisha
پیچاندن، برای اتّصال
معنی kumanisha - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تیز کردن، پاک کردن، تصفیه کردن، جاروکشی
ناامید کردن، قطع کردن
سخت کردن، انجماد
واگذار کردن، انتقال، تخلیه کردن، انتقال دادن
اجاره دادن، برای میزبانی
تقویت کردن، تقویت کند، قوی کردن، ادغام کردن، عمیق تر کردن، رقیق سازی، غنی کردن، تحکیم کردن، سخت کردن، تشدید، شدید کردن، بازسازی کردن، پیچاندن
برانگیختن، برای به روز رسانی
آلوده کردن، تولید کنند، تولید کردن
متعادل کردن، جفت شدن، معادل بودن، جفت کردن
غوطه ور شدن، غرق شدن، غرق کردن، چلانیدن
ناامید کننده، نگران شدن
تعیین کردن، طبقه بندی کنید
پایه گذاری کردن، راه اندازی کرد، تاسیس کردن، بنیاد گذاشتن، جدا کردن، شروع کردن، آغاز کردن، ایجاد کردن، معرّفی کردن، مبدع بودن
محلّی سازی کردن، برای مشخّص کردن
اشاره کردن، معنی، کنایه زدن، مقصود بودن، معنی دادن
انکار، انکار کردن، رد کردن، منفی کردن، نفی، رد، دفع کردن