معنی kumaanisha kumaanisha اشاره کردن، معنی، کنایه زدن، مقصود بودن، معنی دادن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuoanisha kuoanisha مُتِعادِل کَردَن، جُفت شُدَن، مُعادِل بودَن، جُفت کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی