معنی kuanzisha kuanzisha پایه گذاری کردن، راه اندازی کرد، تاسیس کردن، بنیاد گذاشتن، جدا کردن، شروع کردن، آغاز کردن، ایجاد کردن، معرّفی کردن، مبدع بودن دیکشنری سواحیلی به فارسی