ترجمه kuhamisha به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuhamisha
kudumisha
- kudumisha
- نِگَهداری کَردَن، بَرایِ نِگَهداری، جاودانِه کَردَن، نِگَه داشتَن، حِفظ کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuhusisha
- kuhusisha
- نِسبَت دادَن، دَرگیر کَردَن، هَمراه بودَن، ویژِگی دانِستَن، مُستَلزَم بودَن، دَست داشتَن دَر، مَشغول کَردَن، رَبط کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuhamasisha
- kuhamasisha
- سِحر کَردَن، ایجاد اَنگیزِه، گَشت زَدَن، چالِش کَردَن، دَر جابِجا کَردَن، حَواس پَرت کَردَن، شُجاع کَردَن، بَراَنگیختَن، مُنتَقِل کَردَن، اِلهام دادَن، مانُور دادَن، اَنگیزِه دادَن، تَرویج کَردَن، مَحروم کَردَن، حَرَکَت دادَن، روح دادَن، تَحرِیک کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی