معنی kuainisha
- kuainisha
- تعیین کردن، طبقه بندی کنید
واژههای مرتبط با kuainisha
kubainisha
- kubainisha
- مَحَلّی سازی کَردَن، بَرایِ مُشَخَّص کَردَن
kubinaisha
- kubinaisha
- گُل دادَن، بَرایِ تَعرِیف کَردَن
kuanzisha
- kuanzisha
- پایِه گُذاری کَردَن، راه اَندازی کَرد، تَاسیس کَردَن، بُنیاد گُذاشتَن، جُدا کَردَن، شُروع کَردَن، آغاز کَردَن، ایجاد کَردَن، مُعَرّفی کَردَن، مَبدَع بودَن
kuahirisha
- kuahirisha
- تَعویق، بِه تَعویق اَنداختَن
kuzunisha
- kuzunisha
- نااُمید کُنَندِه، نِگَران شُدَن
kuzimisha
- kuzimisha
- بی حِسّ کَردَن، خاموش کَردَن
kuzidisha
- kuzidisha
- بَدتَر کَردَن، ضَرب کُنَند، اِغراق کَردَن، ضَرب
kutaifisha
- kutaifisha
- تَصَادُر، مُصادِرِه، ضَبط
kusitisha
- kusitisha
- مُتِوَقِّف کَردَن، بَرایِ تَوَقُّف، تَعلِیق کَردَن