جدول جو
جدول جو

معنی freiner - جستجوی لغت در جدول جو

freiner
ترمز کردن، ترمز، محدود کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویران کردن، خراب کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مربّی، قطار
دیکشنری لهستانی به فارسی
زحمت کشیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
حکومت کردن، سلطنت کنند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
هیچ یک، هیچ کدام
دیکشنری آلمانی به فارسی
ترمز کردن، محدود کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خواستگار
دیکشنری آلمانی به فارسی
انکار کردن، انکار کند، پشیمان شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پشت سر کسی نگاه کردن، فضولی کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
کوچکتر
دیکشنری هلندی به فارسی
مربّی
دیکشنری هلندی به فارسی
مربّی
دیکشنری آلمانی به فارسی
مربّی کردن، برای آموزش، آموزش دادن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
مربّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آب کشیدن، تخلیه، گودال کندن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
کوچکتر
دیکشنری آلمانی به فارسی
حکومت کردن، سلطنت کنند
دیکشنری پرتغالی به فارسی