معنی peiner
peiner
زحمت کشیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با peiner
peinar
peinar
شانِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
keiner
keiner
هیچ یِک، هیچ کُدام
دیکشنری آلمانی به فارسی
peigner
peigner
شانِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
heiter
heiter
با دِلِ شاد، شاد، خوشدِل، شاداب
دیکشنری آلمانی به فارسی
heiser
heiser
بِه طُورِ خَشِن، خَشِن، گُراز مانَند
دیکشنری آلمانی به فارسی
freiner
freiner
تُرمُز کَردَن، تُرمُز، مَحدود کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
renier
renier
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد، پَشیمان شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ruiner
ruiner
ویران کَردَن، خَراب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
perder
perder
اَز دَست دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی