معنی frenar
frenar
ترمز کردن، محدود کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با frenar
fregar
fregar
پاک کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
drenar
drenar
آب کِشیدَن، تَخلِیَه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
frenare
frenare
تُرمُز کَردَن، تُرمُز، مَحدود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
drenar
drenar
آب کِشیدَن، تَخلِیَه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
frear
frear
تُرمُز کَردَن، تُرمُز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
freiner
freiner
تُرمُز کَردَن، تُرمُز، مَحدود کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ordenar
ordenar
تَرتِیب دادَن، سِفارِش دَهید، فَرمان دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
frotar
frotar
مالِش دادَن، مالیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afrentar
afrentar
تَوهِین کَردَن، تَوهِین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی