معنی ruiner
ruiner
ویران کردن، خراب کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با ruiner
guider
guider
راهنَمایی کَردَن، بَرایِ راهنَمایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
freiner
freiner
تُرمُز کَردَن، تُرمُز، مَحدود کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fouiner
fouiner
پُشتِ سَرِ کَسی نِگَاه کَردَن، فُضولی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
huiler
huiler
رُوغَن زَدَن، رُوغَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
régner
régner
حُکم دادَن، سَلطَنَت کُنَند، حُکومَت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
renier
renier
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد، پَشیمان شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ruineux
ruineux
ویرانگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rincer
rincer
آبکَشی کَردَن، آبکَشی کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Quiver
Quiver
لَرزیدَن، اِرتِعاش
دیکشنری انگلیسی به فارسی