جدول جو
جدول جو

معنی Port - جستجوی لغت در جدول جو

Port
مقدمه مفهومی
درگاه (Port) در شبکه های کامپیوتری به عنوان مکانیسمی برای تفکیک و سازماندهی ترافیک شبکه عمل می کند. از نظر فنی، درگاه یک ساختار انتزاعی است که به عنوان نقطه پایان ارتباط در سیستم عامل پیاده سازی می شود. هر درگاه با شماره 16 بیتی (از 0 تا 65535) شناسایی می شود و به پروتکل خاصی از لایه انتقال (TCP یا UDP) مرتبط است. درگاه ها امکان اجرای همزمان چندین سرویس شبکه روی یک آدرس IP را فراهم می کنند و نقش حیاتی در مسیریابی بسته های داده به برنامه های مقصد دارند.
کاربرد در فناوری اطلاعات
1. تفکیک سرویس های شبکه روی یک سرور 2. مدیریت ترافیک ورودی و خروجی 3. پیاده سازی فایروال ها و سیستم های امنیتی 4. پیکربندی سرویس های اینترنتی 5. عیب یابی مشکلات شبکه 6. توسعه برنامه های شبکه ای 7. بهینه سازی عملکرد شبکه 8. پیاده سازی پروکسی ها و سیستم های میانجی
مثال های کاربردی
1. درگاه 80 برای HTTP 2. درگاه 443 برای HTTPS 3. درگاه 25 برای SMTP 4. درگاه 22 برای SSH 5. درگاه 53 برای DNS 6. درگاه 3389 برای RDP 7. درگاه 143 برای IMAP 8. درگاه 3306 برای MySQL
نقش در معماری سیستم ها
در معماری شبکه، درگاه ها به عنوان نقاط انتهایی ارتباط در لایه انتقال عمل می کنند. در معماری کلاینت-سرور، هر سرویس معمولاً روی درگاه خاصی گوش می دهد. در معماری امنیتی، فایروال ها بر اساس درگاه ها ترافیک را فیلتر می کنند. در سیستم های توزیع شده، درگاه ها امکان ارتباط بین میکروسرویس ها را فراهم می کنند. در معماری اینترنت، استانداردهای IANA درگاه ها را به سه دسته Well-Known (0-1023)، Registered (1024-49151) و Dynamic/Private (49152-65535) تقسیم می کند.
تاریخچه و تکامل
مفهوم درگاه ها به توسعه پروتکل TCP/IP در دهه 1970 بازمی گردد. در سال 1981، RFC 793 مفهوم درگاه ها را به صورت رسمی تعریف کرد. در سال 1990، IANA مسئولیت ثبت درگاه های استاندارد را بر عهده گرفت. امروزه با ظهور پروتکل های جدید، درگاه های اختصاصی برای کاربردهای مختلف ثبت می شوند. در سال های اخیر، تهدیدات امنیتی مرتبط با درگاه های باز منجر به توسعه روش های پیشرفته مدیریت درگاه ها شده است.
تفاوت با واژگان مشابه
درگاه شبکه با درگاه سخت افزاری (مانند USB) تفاوت دارد: درگاه سخت افزاری فیزیکی است. با سوکت (Socket) نیز تفاوت دارد، چون سوکت ترکیب آدرس IP و شماره درگاه است. با پروتکل نیز متفاوت است، زیرا پروتکل قواعد ارتباط را تعیین می کند نه نقطه پایان را.
پیاده سازی در فناوری ها
در سیستم عامل: با استفاده از سوکت های شبکه. در برنامه نویسی: کتابخانه های socket در زبان های مختلف. در شبکه: روترها و سوئیچ های مدیریت پذیر. در امنیت: فایروال های نرم افزاری و سخت افزاری. در ابزارهای شبکه: دستورات netstat، nmap. در پایتون: ماژول socket. در جاوا: کلاس های java.net. در ++C: کتابخانه Boost.Asio.
چالش های رایج
1. مسائل امنیتی درگاه های باز 2. تداخل درگاه ها در برنامه های مختلف 3. محدودیت تعداد درگاه ها 4. مشکلات NAT و ترجمه درگاه ها 5. مدیریت درگاه ها در محیط های ابری 6. ردیابی درگاه های مخرب 7. چالش های عیب یابی ارتباطات مبتنی بر درگاه
کاربرد در فناوری های نوین
در رایانش ابری، مدیریت درگاه های مجازی. در کانتینرها، نگاشت درگاه های میزبان و مهمان. در اینترنت اشیا، ارتباط دستگاه های محدود. در سیستم های بلوچین، ارتباط گره های شبکه. در 5G، بهینه سازی درگاه های ارتباطی. در میکروسرویس ها، ارتباط بین سرویس ها. در شبکه های نرم افزارمحور (SDN)، مدیریت پویای درگاه ها.
نتیجه گیری
درگاه ها به عنوان یکی از مفاهیم بنیادی شبکه های کامپیوتری، نقش کلیدی در ارتباطات دیجیتال ایفا می کنند. درک عمیق از کارکرد درگاه ها برای متخصصان شبکه، توسعه دهندگان نرم افزار و کارشناسان امنیت اطلاعات ضروری است. با پیشرفت فناوری های شبکه، مکانیسم های مدیریت و امنیت درگاه ها نیز به طور مداوم در حال توسعه هستند.
تصویری از Port
تصویر Port
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویر کشیدن، به تصویر کشیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Portability
تصویر Portability
مقدمه مفهومی
حمل پذیری (Portability) از ویژگی های کیفی مهم در مهندسی نرم افزار است که به توانایی یک سیستم برای انتقال آسان بین محیط های سخت افزاری یا نرم افزاری مختلف اشاره دارد. این مفهوم نه تنها شامل انتقال بین سیستم عامل های مختلف می شود، بلکه انتقال بین پردازنده ها، کتابخانه های سیستم و حتی نسخه های مختلف یک پلتفرم را نیز در بر می گیرد. نرم افزارهای با حمل پذیری بالا هزینه های توسعه و نگهداری را کاهش داده و انعطاف پذیری سازمان ها را در استفاده از فناوری های مختلف افزایش می دهند.
کاربرد در فناوری اطلاعات
1. توسعه نرم افزارهای چندسکویی 2. مهاجرت سیستم های قدیمی به پلتفرم های جدید 3. پیاده سازی استانداردهای باز 4. طراحی معماری های مستقل از پلتفرم 5. توسعه برنامه های موبایل برای سیستم عامل های مختلف 6. انتقال برنامه های کاربردی به محیط ابری 7. پیاده سازی راهکارهای مجازی سازی 8. توسعه بازی های کامپیوتری برای کنسول های مختلف
مثال های کاربردی
1. برنامه های نوشته شده با جاوا که روی JVM اجرا می شوند 2. برنامه های مبتنی بر وب که روی مرورگرهای مختلف کار می کنند 3. اپلیکیشن های موبایل توسعه یافته با React Native یا Flutter 4. سیستم عامل لینوکس که روی معماری های مختلف CPU اجرا می شود 5. نرم افزارهای متن باز قابل کامپایل روی پلتفرم های مختلف 6. بازی های طراحی شده با موتورهای چندسکویی مانند Unity 7. برنامه های نوشته شده با پایتون که روی سیستم عامل های مختلف اجرا می شوند 8. استاندارد PDF برای اسناد قابل حمل بین سیستم ها
نقش در معماری سیستم ها
در معماری نرم افزار، حمل پذیری با استفاده از لایه های انتزاعی و واسط های استاندارد محقق می شود. در معماری چندلایه، لایه های بالایی مستقل از لایه های پایه پیاده سازی می شوند. در معماری سرویس گرا، سرویس ها با پروتکل های استاندارد قابل حمل هستند. در سیستم های توزیع شده، قابلیت حمل داده و پردازش بین گره های مختلف اهمیت دارد. در معماری ابری، حمل پذیری بین ارائه دهندگان مختلف یک نیاز کلیدی است.
تاریخچه و تکامل
مفهوم حمل پذیری به دهه 1950 و اولین تلاش ها برای انتقال برنامه ها بین کامپیوترهای مختلف بازمی گردد. در دهه 1970، زبان C و سیستم عامل Unix با شعار ’’Write once, compile anywhere’’ محبوب شدند. در دهه 1990، جاوا با شعار ’’Write once, run anywhere’’ انقلابی در حمل پذیری ایجاد کرد. امروزه با ظهور فناوری هایی مانند کانتینرها و ماشین های مجازی، حمل پذیری به سطح جدیدی رسیده است.
تفاوت با واژگان مشابه
حمل پذیری با سازگاری (Compatibility) تفاوت دارد: سازگاری به توانایی کارکرد صحیح در محیط خاص اشاره می کند. با قابلیت تعویض (Interchangeability) نیز متفاوت است، چون تعویض پذیری به جایگزینی کامل یک سیستم با سیستم دیگر اشاره دارد. با انعطاف پذیری (Flexibility) نیز تفاوت دارد، زیرا انعطاف پذیری دامنه گسترده تری از تغییرات را پوشش می دهد.
پیاده سازی در فناوری ها
در زبان های برنامه نویسی: جاوا (JVM)، پایتون (مفسر چندسکویی)، C (استاندارد POSIX). در چارچوب ها: Qt، Flutter، React Native. در مجازی سازی: Docker، Kubernetes. در استانداردها: PDF، HTML5، SQL. در سیستم عامل ها: لینوکس (پورتابل بین معماری ها). در بازی ها: موتورهای Unity، Unreal. در ابر: استانداردهای OCI برای کانتینرها.
چالش های رایج
1. تفاوت های معماری پردازنده ها 2. ناسازگاری کتابخانه های سیستم 3. تفاوت های سیستم عامل ها 4. مشکلات کارایی در لایه های انتزاعی 5. محدودیت های ابزارهای توسعه چندسکویی 6. چالش های تست و اشکال زدایی 7. مدیریت وابستگی های خارجی
کاربرد در فناوری های نوین
در رایانش ابری، حمل پذیری بین ارائه دهندگان مختلف. در اینترنت اشیا، اجرای کد روی دستگاه های ناهمگون. در یادگیری ماشین، مدل های قابل اجرا روی سخت افزارهای مختلف. در بلاکچین، قراردادهای هوشمند مستقل از پلتفرم. در واقعیت مجازی، برنامه های قابل اجرا روی هدست های مختلف. در سیستم های تعبیه شده، نرم افزارهای قابل حمل بین تراشه ها. در محاسبات کوانتومی، الگوریتم های قابل انتقال بین سخت افزارها.
نتیجه گیری
حمل پذیری با کاهش وابستگی به پلتفرم های خاص، عمر مفید سیستم های نرم افزاری را افزایش می دهد و هزینه های مهاجرت به فناوری های جدید را کاهش می دهد. دستیابی به حمل پذیری بالا نیازمند برنامه ریزی دقیق از مراحل اولیه طراحی سیستم و استفاده از استانداردها و ابزارهای مناسب است. با ظهور معماری های جدید، اهمیت حمل پذیری در طراحی سیستم های اطلاعاتی بیش از پیش آشکار شده است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Portable
تصویر Portable
مقدمه مفهومی
حمل پذیر (Portable) در فناوری اطلاعات به سیستم ها، نرم افزارها یا دستگاه هایی اطلاق می شود که به راحتی بین محیط های مختلف فیزیکی یا دیجیتالی قابل انتقال و استفاده هستند. در مورد نرم افزارها، برنامه های حمل پذیر معمولاً نیاز به نصب ندارند و می توانند مستقیماً از روی حافظه های قابل حمل اجرا شوند. در مورد سخت افزار، دستگاه های حمل پذیر معمولاً سبک وزن، کم مصرف و دارای قابلیت های ارتباطی بی سیم هستند. این مفهوم در سال های اخیر با ظهور فناوری هایی مانند محاسبات ابری و برنامه های کاربردی وب، گسترش یافته است.
کاربرد در فناوری اطلاعات
1. برنامه های کاربردی قابل اجرا از USB 2. سیستم عامل های قابل حمل روی حافظه های خارجی 3. دستگاه های محاسباتی همراه مانند لپ تاپ ها و تبلت ها 4. ابزارهای توسعه قابل حمل بین سیستم ها 5. برنامه های موبایل با قابلیت همگام سازی بین دستگاه ها 6. محیط های توسعه یکپارچه قابل حمل 7. بازی های قابل اجرا بدون نصب 8. سرویس های ابری با دسترسی از هر دستگاه
مثال های کاربردی
1. نرم افزارهای PortableApps که از روی USB اجرا می شوند 2. سیستم عامل Tails روی حافظه USB 3. لپ تاپ های فوق سبک 4. برنامه های موبایل مانند Evernote با همگام سازی ابری 5. محیط های توسعه مانند VS Code Portable 6. بازی های استیم که بدون نصب اجرا می شوند 7. سرویس های Google Docs با دسترسی از هر مرورگر 8. دستگاه های رزبری پای قابل حمل
نقش در معماری سیستم ها
در معماری نرم افزارهای حمل پذیر، تمرکز بر حداقل سازی وابستگی های سیستمی و ذخیره سازی تنظیمات به صورت محلی است. در معماری دستگاه های حمل پذیر، تاکید بر بهینه سازی مصرف انرژی و قابلیت های ارتباطی است. در سیستم های ابری، معماری های مبتنی بر کلاینت سبک با پردازش سنگین در سمت سرور توسعه یافته اند. در برنامه های کاربردی وب پیشرو (PWA)، قابلیت کار آفلاین و همگام سازی بعدی پیاده سازی شده است.
تاریخچه و تکامل
مفهوم حمل پذیر به اولین کامپیوترهای قابل حمل در دهه 1970 بازمی گردد. در دهه 1990، ظهور حافظه های فلش امکان توسعه نرم افزارهای قابل حمل را فراهم کرد. در دهه 2000، پروژه هایی مانند PortableApps محبوب شدند. امروزه با ظهور رایانش ابری و برنامه های کاربردی وب، مفهوم حمل پذیری به سطح جدیدی رسیده است. در سال های اخیر، دستگاه های قابل حمل پیشرفته تری مانند تبلت ها و گوشی های هوشمند توسعه یافته اند.
تفاوت با واژگان مشابه
حمل پذیر با چندسکویی (Cross-platform) تفاوت دارد: چندسکویی به اجرا روی پلتفرم های مختلف اشاره دارد. با سبک وزن (Lightweight) نیز متفاوت است، چون سبک وزنی به مصرف منابع کم اشاره می کند. با ابری (Cloud-based) نیز تفاوت دارد، زیرا سیستم های ابری لزوماً قابل حمل نیستند.
پیاده سازی در فناوری ها
در نرم افزار: PortableApps.com، LiberKey. در سیستم عامل: Tails، Puppy Linux. در سخت افزار: لپ تاپ های Ultrabook، تبلت ها. در توسعه: VS Code Portable، Eclipse Portable. در بازی: بازی های بدون نیاز به نصب Steam. در ابر: Google Docs، Office 365. در موبایل: اپلیکیشن های همگام شونده مانند Dropbox. در اینترنت اشیا: دستگاه های پوشیدنی.
چالش های رایج
1. محدودیت های امنیتی در اجرای برنامه های قابل حمل 2. مشکلات کارایی در مقایسه با برنامه های نصب شده 3. چالش های ذخیره سازی و مدیریت داده 4. محدودیت های سخت افزاری دستگاه های قابل حمل 5. مشکلات همگام سازی بین دستگاه ها 6. چالش های توسعه برای محیط های مختلف 7. مدیریت وابستگی های نرم افزاری
کاربرد در فناوری های نوین
در رایانش لبه، اجرای کد روی دستگاه های لبه. در اینترنت اشیا، سنسورهای قابل حمل با باتری طولانی. در واقعیت مجازی، هدست های قابل حمل مستقل. در پزشکی دیجیتال، دستگاه های نظارت سلامت شخصی. در آموزش الکترونیکی، محتوای یادگیری قابل حمل. در شهرهای هوشمند، دستگاه های نظارت محیطی قابل حمل. در خودروهای خودران، سیستم های محاسباتی قابل حمل.
نتیجه گیری
حمل پذیری با امکان جابجایی آسان سیستم ها و داده ها بین محیط های مختلف، انعطاف پذیری کاربران و سازمان ها را افزایش می دهد. طراحی سیستم های حمل پذیر مؤثر نیازمند تعادل بین قابلیت جابجایی، کارایی و امنیت است. با پیشرفت فناوری های همراه و ابری، اهمیت سیستم های حمل پذیر در زندگی دیجیتال روزمره بیش از پیش آشکار شده است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Portion
تصویر Portion
مقدمه مفهومی
بخش (Portion) در فناوری اطلاعات به واحدهای منطقی یا فیزیکی تقسیم بندی شده ای اطلاق می شود که برای مدیریت کارآمدتر سیستم های پیچیده ایجاد می شوند. این مفهوم در سطوح مختلفی از سیستم های اطلاعاتی کاربرد دارد، از تقسیم داده ها در پایگاه داده تا بخش بندی حافظه در سیستم عامل و تقسیم ترافیک در شبکه های کامپیوتری. بخش بندی امکان پردازش موازی، مدیریت هدفمند منابع و افزایش کارایی سیستم را فراهم می آورد. درک صحیح از بخش ها و روابط بین آنها برای طراحی و بهینه سازی سیستم های اطلاعاتی ضروری است.
کاربرد در فناوری اطلاعات
1. تقسیم بندی داده ها در پایگاه داده 2. بخش بندی حافظه در سیستم عامل 3. تقسیم فایل های بزرگ برای انتقال در شبکه 4. پارتیشن بندی دیسک های سخت 5. تقسیم وظایف در پردازش موازی 6. بخش بندی مدل های یادگیری ماشین 7. تقسیم سرویس ها در معماری میکروسرویس 8. بخش بندی تصاویر در پردازش تصویر
مثال های کاربردی
1. پارتیشن های جداگانه برای سیستم عامل و داده ها 2. شاردینگ در پایگاه داده های توزیع شده 3. تقسیم فایل ویدیویی به بخش های کوچک برای استریمینگ 4. بخش بندی حافظه به صفحه ها در حافظه مجازی 5. تقسیم مدل یادگیری عمیق به لایه های مختلف 6. بخش های کد در برنامه نویسی ماژولار 7. تقسیم شبکه به سابنت های مختلف 8. بخش بندی تصویر به مناطق مورد نظر در بینایی ماشین
نقش در معماری سیستم ها
در معماری پایگاه داده، بخش بندی داده ها به بهینه سازی پرس و جوها کمک می کند. در سیستم عامل ها، بخش بندی حافظه امکان مدیریت کارآمد منابع را فراهم می آورد. در شبکه های کامپیوتری، تقسیم ترافیک به بخش های کوچک تر کارایی انتقال را افزایش می دهد. در سیستم های توزیع شده، بخش بندی وظایف امکان پردازش موازی را ایجاد می کند. در معماری میکروسرویس، بخش بندی سرویس ها قابلیت نگهداری و مقیاس پذیری را بهبود می بخشد.
تاریخچه و تکامل
مفهوم بخش بندی به اولین روزهای محاسبات دیجیتال بازمی گردد. در دهه 1960، بخش بندی حافظه در سیستم عامل ها معرفی شد. در دهه 1970، پارتیشن بندی دیسک ها مرسوم شد. در دهه 1990، بخش بندی داده ها در پایگاه داده های توزیع شده توسعه یافت. امروزه با ظهور سیستم های بزرگ داده و یادگیری ماشین، روش های پیشرفته تری برای بخش بندی داده ها و پردازش ها ابداع شده است.
تفاوت با واژگان مشابه
بخش با قطعه (Segment) تفاوت دارد: قطعه معمولاً به واحدهای از پیش تعریف شده اشاره دارد. با پارتیشن (Partition) نیز متفاوت است، چون پارتیشن به تقسیم بندی فیزیکی اشاره می کند. با ماژول (Module) نیز تفاوت دارد، زیرا ماژول به واحدهای عملکردی مستقل اشاره می کند.
پیاده سازی در فناوری ها
در پایگاه داده: PARTITION BY در SQL، شاردینگ در MongoDB. در سیستم عامل: مدیریت حافظه، پارتیشن بندی دیسک. در شبکه: تقسیم بسته های داده. در برنامه نویسی: تقسیم آرایه ها به بخش های کوچک تر. در یادگیری ماشین: تقسیم داده به آموزش/تست/اعتبارسنجی. در پردازش تصویر: تقسیم تصویر به مناطق. در سیستم های فایل: تقسیم فایل های بزرگ. در میکروسرویس ها: تقسیم عملکردها به سرویس های مستقل.
چالش های رایج
1. تعیین اندازه بهینه بخش ها 2. مشکلات توزیع یکنواخت داده 3. چالش های هماهنگی بین بخش ها 4. مسائل امنیتی در بخش بندی های اشتراکی 5. مشکلات در بازیابی بخش های از دست رفته 6. چالش های پردازش موازی بخش ها 7. مدیریت وابستگی های بین بخشی
کاربرد در فناوری های نوین
در کلان داده، تقسیم داده ها بین گره های مختلف. در یادگیری ماشین، بخش بندی مدل های بزرگ برای آموزش توزیع شده. در بلاکچین، شاردینگ برای مقیاس پذیری. در رایانش لبه، تقسیم پردازش بین لبه و ابر. در واقعیت مجازی، بخش بندی محیط های مجازی. در اینترنت اشیا، تقسیم پردازش بین دستگاه ها. در سیستم های توصیه گر، بخش بندی کاربران و محتوا.
نتیجه گیری
بخش بندی با شکستن سیستم های پیچیده به واحدهای کوچک تر و قابل مدیریت، کارایی و قابلیت نگهداری را افزایش می دهد. طراحی بخش های بهینه نیازمند درک عمیق از ماهیت داده ها، الگوهای دسترسی و نیازهای پردازشی است. با ظهور سیستم های اطلاعاتی در مقیاس بزرگ، روش های نوینی برای بخش بندی کارآمد در حال توسعه هستند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Portrait
تصویر Portrait
مقدمه مفهومی درباره واژه
حالت عمودی (Portrait) یکی از دو جهت گیری اصلی در نمایش محتوا است که در آن ارتفاع بیشتر از عرض است. این اصطلاح از هنر نقاشی پرتره گرفته شده که سوژه ها معمولاً به صورت عمودی به تصویر کشیده می شدند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در توسعه اپلیکیشن های موبایل، تشخیص و مدیریت جهت گیری عمودی ضروری است. در طراحی وب ریسپانسیو، مدیا کوئری ها برای حالت عمودی تعریف می شوند. در پردازش تصویر، چرخش به حالت عمودی یک عملیات رایج است.
مثال های واقعی و کاربردی
صفحات کتاب های الکترونیکی معمولاً در حالت عمودی نمایش داده می شوند. فرم های ورود داده در اپلیکیشن های موبایل اغلب برای حالت عمودی بهینه سازی می شوند.
نقش در توسعه نرم افزار
در معماری سیستم های موبایل، پشتیبانی از حالت عمودی یک الزام اساسی محسوب می شود.
تاریخچه و تکامل
استانداردهای اولیه چاپ دیجیتال در دهه 1980 حالت عمودی را به عنوان فرمت پیش فرض تعیین کردند.
تفکیک از واژگان مشابه
نباید با حالت افقی (Landscape) که عرض بیشتر از ارتفاع دارد اشتباه گرفته شود.
پیاده سازی در زبان های برنامه نویسی
در Android با استفاده از ویژگی screenOrientation، در iOS با UIDeviceOrientation و در CSS با media query (orientation: portrait) پیاده سازی می شود.
چالش های رایج
چالش اصلی حفظ سازگاری رابط کاربری هنگام تغییر بین حالت های عمودی و افقی است.
نتیجه گیری
حالت عمودی یکی از ارکان اساسی در طراحی رابط کاربری مدرن محسوب می شود.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
قابلیّت حمل، قابل حمل بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل حمل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور شوم، به طرز عجیبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاقی، زیبا بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاق و چلّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویرسازی، به تصویر کشیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شدید، قوی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
گلدان گذاشتن، قابلمه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Sort
تصویر Sort
مقدمه مفهومی درباره واژه
مرتب کردن در علوم کامپیوتر به فرآیند سازماندهی مجموعه ای از داده ها بر اساس یک ترتیب مشخص اشاره دارد. این ترتیب می تواند بر اساس معیارهای مختلفی مانند مقدار عددی، ترتیب الفبایی، تاریخ یا هر ویژگی دیگر داده ها تعریف شود. مرتب سازی یکی از اساسی ترین عملیات در پردازش داده است.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در پایگاه داده برای نمایش نتایج به ترتیب خاص، در ساختارهای داده برای بهینه سازی جستجو، در رابط کاربری برای نمایش منظم اطلاعات، در تحلیل داده برای آماده سازی داده ها و در الگوریتم های مختلف به عنوان مرحله پیش پردازش استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
مرتب سازی اسامی به ترتیب الفبایی در دفترچه تلفن، چیدمان محصولات بر اساس قیمت در سایت های تجارت الکترونیک، نمایش ایمیل ها بر اساس تاریخ در سرویس های ایمیل، مرتب سازی داده های آماری برای تحلیل و بهینه سازی عملکرد جستجو در موتورهای جستجو از نمونه های کاربردی این مفهوم هستند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم های اطلاعاتی، مرتب سازی به کارایی جستجو کمک می کند. در رابط کاربری، نمایش منظم اطلاعات را ممکن می سازد. در پردازش داده های حجیم، مرحله ای حیاتی برای تحلیل های بعدی است. در الگوریتم های پایگاه داده، به بهینه سازی پرس وجوها کمک می کند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مطالعه الگوریتم های مرتب سازی از ابتدای علوم کامپیوتر در دهه 1940 آغاز شد. در دهه 1960 با ظهور ساختارهای داده پیچیده، الگوریتم های پیشرفته تری توسعه یافتند. امروزه در سیستم های بزرگ داده، روش های توزیع شده مرتب سازی اهمیت ویژه ای دارند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
مرتب کردن با فیلتر کردن که انتخاب زیرمجموعه است متفاوت است. با جستجو که یافتن عناصر خاص است فرق می کند. با گروه بندی که دسته بندی بر اساس ویژگی است نیز تفاوت دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python با متد sort() و تابع sorted()، در SQL با عبارت ORDER BY، در Java با Collections.sort()، در C++ با تابع sort از کتابخانه استاندارد. در JavaScript با متد sort().
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج در تفاوت بین مرتب سازی پایدار و ناپایدار. چالش اصلی در مرتب سازی داده های حجیم. مشکل دیگر در تعریف توابع مقایسه برای انواع داده پیچیده.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
مرتب سازی یکی از مهارت های پایه در برنامه نویسی است. در مستندات کد باید معیار مرتب سازی مشخص شود. در آموزش الگوریتم ها، درک انواع روش های مرتب سازی ضروری است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Part
تصویر Part
مقدمه مفهومی
جزء (Part) در مهندسی نرم افزار به بخشی از سیستم اطلاق می شود که می تواند به صورت مستقل تعریف، طراحی و پیاده سازی شود، اما در عین حال بخشی از یک کل بزرگتر محسوب می شود. این مفهوم در معماری سیستم های پیچیده نقش اساسی دارد.
کاربرد در فناوری اطلاعات
1. در معماری نرم افزار: کامپوننت های سیستم
2. در سیستم های توزیع شده: ماژول های مستقل
3. در مهندسی سیستم: زیرسیستم ها
4. در برنامه نویسی شیءگرا: کلاس ها و اشیا
مثال های واقعی
- ماژول احراز هویت در یک سیستم بزرگ
- کتابخانه های مستقل در یک پروژه نرم افزاری
- میکروسرویس ها در معماری مبتنی بر سرویس
نقش در توسعه نرم افزار
ویژگی های کلیدی جزء:
- انسجام (Cohesion) بالا
- اتصال (Coupling) پایین
- رابط های تعریف شده واضح
- قابلیت استفاده مجدد
تاریخچه
تکامل مفهوم جزء در مهندسی نرم افزار:
- 1960: برنامه نویسی ساخت یافته
- 1980: برنامه نویسی شیءگرا
- 2000: معماری مبتنی بر کامپوننت
تفاوت با مفاهیم مشابه
- با ’’Module’’ که سطح انتزاع بالاتری دارد
- با ’’Component’’ که معمولاً مستقل تر است
پیاده سازی فنی
- در Java: بسته ها (Packages) و کلاس ها
- در Python: ماژول ها و پکیج ها
- در معماری میکروسرویس: سرویس های مستقل
چالش ها
- تعریف مرزهای صحیح بین اجزا
- مدیریت وابستگی ها بین اجزا
- نسخه بندی و به روزرسانی مستقل
نتیجه گیری
طراحی صحیح اجزای سیستم، پایه ای اساسی برای ایجاد سیستم های قابل نگهداری و مقیاس پذیر است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
به طور خلاصه، کوتاه
دیکشنری هلندی به فارسی
کلمه
دیکشنری آلمانی به فارسی
جدا کردن، قسمت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرزنده، پرت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارسال کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لب و لوچه انداختن، نفخ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرتّب کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
حجم کوچک، در بخش های کوچک
دیکشنری آلمانی به فارسی