معنی Post
Post
ارسال کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Post
Pout
Pout
لَب و لُوچه اَنداختَن، نَفخ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pose
Pose
ژِست گِرِفتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cost
Cost
هَزینِه داشتَن، هَزینِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Past
Past
گُذَشتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
oost
oost
شَرقی، شَرق
دیکشنری هلندی به فارسی
Lost
Lost
گُمشُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pest
Pest
طاعون، آفَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
Host
Host
میزبانی کَردَن، مِیزبَان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Most
Most
بیشتَرِ
دیکشنری انگلیسی به فارسی