جدول جو
جدول جو

معنی Hardly - جستجوی لغت در جدول جو

Hardly
به سختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سخت کردن، سخت شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست ساز، دستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور خوش بختانه، خوشبختانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدترین شکل، بدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیوانه وار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زود، اوایل، زودهنگام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیرآمد، دیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متأسّفانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Handle
تصویر Handle
مقدمه مفهومی
گرداندن (Handle) در علوم کامپیوتر به دو مفهوم اصلی اشاره دارد: عمل مدیریت و پردازش رویدادها یا منابع سیستم، و شناسه منحصر به فردی که برای اشاره به یک منبع سیستم (مانند فایل یا شیء) استفاده می شود. هر دو مفهوم در برنامه نویسی و طراحی سیستم نقش اساسی دارند.
انواع Handle
1. Handle فایل (اشاره به فایل باز)
2. Handle شیء (اشاره به شیء در حافظه)
3. Handle پنجره (در سیستم های پنجره ای)
4. Handle رویداد (مدیریت رویدادها)
5. Handle منبع (اشاره به منابع سیستمی)
مدیریت Handle
- تخصیص و آزادسازی Handleها
- اعتبارسنجی Handleها
- تبدیل بین Handleها و منابع واقعی
- مدیریت خطاهای Handle
- بهینه سازی مصرف Handleها
کاربردها
- مدیریت حافظه در زبان های سطح بالا
- پیاده سازی کپسوله سازی در برنامه نویسی
- سیستم های فایل و ورودی/خروجی
- مدیریت پنجره در رابط های گرافیکی
- سیستم های توزیع شده و ارتباط بین پردازشی
چالش ها
- نشت Handle (عدم آزادسازی صحیح)
- مسائل امنیتی در Handleهای نامعتبر
- محدودیت تعداد Handleهای سیستمی
- مدیریت Handle در محیط های چندنخی
- همگام سازی Handle در سیستم های توزیع شده
روندهای جدید
1. سیستم های مدیریت خودکار Handle
2. بهبود امنیت در مدیریت Handleها
3. بهینه سازی برای سیستم های بزرگ مقیاس
4. یکپارچه سازی با مدل های برنامه نویسی مدرن
5. استانداردهای جدید برای Handleهای شبکه ای
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
با راحتی، دستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست گرفتن، دسته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به شدّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با قدرت، به سختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور مبهم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور صاف، کچل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به سختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاهانه، ارباب، مجلّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تا حدّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با تاریکی، تیره
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با تأخیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محتاطانه، با احتیاط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرمانه، به گرمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به ندرت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت جان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی