معنی Hardily
Hardily
با قدرت، به سختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Hardily
Tardily
Tardily
با تَأخیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Handily
Handily
با راحَتی، دَستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Hardly
Hardly
بِه سَختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wordily
Wordily
پُرحَرفانِه، کَلامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dandily
Dandily
با شُکوه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gaudily
Gaudily
بِه طُورِ پُر زَرق و بَرق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bawdily
Bawdily
بِه رَوِشِ غِیرِ اَخلاقی، بَدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Heartily
Heartily
با اِشتیاق، اَز صَمیم قَلب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Hastily
Hastily
بِه سُرعَت، با عَجَلِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی