معنی Tardily
Tardily
با تأخیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Tardily
Hardily
Hardily
با قُدرَت، بِه سَختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wordily
Wordily
پُرحَرفانِه، کَلامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tastily
Tastily
با طَعم خُوشمَزِه، با مَزِّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tackily
Tackily
بِه طُورِ چَسبناک، بِه صورَتِ چَسبَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dandily
Dandily
با شُکوه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gaudily
Gaudily
بِه طُورِ پُر زَرق و بَرق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bawdily
Bawdily
بِه رَوِشِ غِیرِ اَخلاقی، بَدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Handily
Handily
با راحَتی، دَستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Warily
Warily
مُحتاطانِه، با اِحتیاط
دیکشنری انگلیسی به فارسی