جدول جو
جدول جو

معنی Dancer - جستجوی لغت در جدول جو

Dancer
رقّاص، رقصنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

لنگ لنگ زدن، لنگی، لنگ لنگ حرکت کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خطر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
گاز گرفتن، خرج کردن، نیش زدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پانسمان کردن، بانداژ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
صفحه بندی کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شجاع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگه داشتن، برای نگهداری، نگهداری کردن، حفظ کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خش خش کردن، محیط بان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کینه توزی، کینه، انتقام جویی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خواننده
دیکشنری هلندی به فارسی
رقّاص، رقصیدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
طرز، روش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زره پوش کردن، مخزن
دیکشنری آلمانی به فارسی
شوخی کردن، شوخی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقصیدن، برای رقصیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خوردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
انداختن، پرتاب، پرتاب کردن، راه اندازی کردن، نیزه انداختن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
لنگر انداختن، لنگر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خطر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقصیدن، رقص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعقیب کردن، خالی از سکنه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سریع حرکت کردن، عجله
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فساد، فاسد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آبکشی کردن، آبکشی کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ریز ریز شدن، نابود شده است، در حال فروپاشی، فشرده، ویران شده، ویران، متلاشی کردن، شکسته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
استفاده کردن از، دسته
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سرطانی، سرطان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیش بردن، حرکت رو به جلو، پیشرفت کردن، جلو بردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
چشم بند کردن، سخت گرفتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سرگردان شدن، سرگردان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لغو کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقّاص، رقصنده
دیکشنری هلندی به فارسی