ضایع، نابود، بیهوده، هرزه، یاوه، به کارنیامدنی، برای مثال جز به مدح او سخن گفتن همه باد است و دم / جز به مهر او هنر جستن همه یاوه ست و یاب (سوزنی - لغتنامه - یاب)، دنیا خود جست و نجستی تو دین / چیست به دست تو به جز باد و یاب (ناصرخسرو - ۱۴۱) روی، سیما، صورت پسوند متصل به واژه به معنای یابنده مثلاً کامیاب، شرفیاب پسوند متصل به واژه به معنای یافته شده مثلاً کم یاب، نایاب
ضایع، نابود، بیهوده، هرزه، یاوه، به کارنیامدنی، برای مِثال جز به مدح او سخن گفتن همه باد است و دم / جز به مهر او هنر جستن همه یاوه ست و یاب (سوزنی - لغتنامه - یاب)، دنیا خود جَست و نجُستی تو دین / چیست به دست تو به جز باد و یاب (ناصرخسرو - ۱۴۱) روی، سیما، صورت پسوند متصل به واژه به معنای یابنده مثلاً کامیاب، شرفیاب پسوند متصل به واژه به معنای یافته شده مثلاً کم یاب، نایاب
در نشیب در آینده نشیبنده پیله جایی که آب رود به دریا می ریزد جای ریختن آب و مایع دیگر، محلی که آب رود وارد دریا شود. توضیح چون جریان آب در بستر خویش مقداری گل و لای با خود همراه دارد که بمحض ورود در دریاته نشین شده بصورت مثلثی در میاید که راس آن بطرف رودخانه میباشد آنرا بیونانی دلتا (مصب) گویند، جمع مصابیح
در نشیب در آینده نشیبنده پیله جایی که آب رود به دریا می ریزد جای ریختن آب و مایع دیگر، محلی که آب رود وارد دریا شود. توضیح چون جریان آب در بستر خویش مقداری گل و لای با خود همراه دارد که بمحض ورود در دریاته نشین شده بصورت مثلثی در میاید که راس آن بطرف رودخانه میباشد آنرا بیونانی دلتا (مصب) گویند، جمع مصابیح