معنی یلب
- یلب
- پوست، زره یمانی، کلاه چرمی، پولاد، بزرگ گنده یلبه: چنانکه ماه همی آرزو کند که بود مراسب او را آرایش لگام ویلب. (فرخی)پوست، زره یمانی، کلاه چرمی، پولاد، بزرگ گنده یلبه: چنانکه ماه همی آرزو کند که بود مراسب او را آرایش لگام ویلب. (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار