معنی یاب
- یاب
- ضایع، نابود، بیهوده، هرزه، یاوه، به کارنیامدنی،
برای مثال جز به مدح او سخن گفتن همه باد است و دم / جز به مهر او هنر جستن همه یاوه ست و یاب (سوزنی - لغتنامه - یاب) ، دنیا خود جست و نجستی تو دین / چیست به دست تو به جز باد و یاب(ناصرخسرو - ۱۴۱)
روی، سیما، صورت
پسوند متصل به واژه به معنای یابنده مثلاً کامیاب، شرفیاب
پسوند متصل به واژه به معنای یافته شده مثلاً کم یاب، نایاب
