گردش، سیاحت گردیدن، دگرگون شدن در امور نظامی رفت و آمد ماموران انتظامی در محدوده ای خاص به منظور نظارت بر اوضاع در امور نظامی ماموری که این مراقبت و نظارت را بر عهده دارد
گردش، سیاحت گردیدن، دگرگون شدن در امور نظامی رفت و آمد ماموران انتظامی در محدوده ای خاص به منظور نظارت بر اوضاع در امور نظامی ماموری که این مراقبت و نظارت را بر عهده دارد
جمع واژۀ خشب. رجوع به خشب شود: و اذا رایتهم تعجبک اجسامهم و ان یقولوا تسمع لقولهم کانهم خشب مسنده یحسبون کل صیحهعلیهم هم العدو فاحذرهم قاتلهم اﷲ انی یؤفکون. (قرآن 4/63) ، جمع واژۀ خشیب. (منتهی الارب)
جَمعِ واژۀ خَشَب. رجوع به خشب شود: و اذا رایتهم تعجبک اجسامهم و ان یقولوا تسمع لقولهم کانهم خشب مسنده یحسبون کل صیحهعلیهم هم العدو فاحذرهم قاتلهم اﷲ انی یُؤْفَکون. (قرآن 4/63) ، جَمعِ واژۀ خشیب. (منتهی الارب)