جدول جو
جدول جو

معنی کیمال - جستجوی لغت در جدول جو

کیمال
جانوری که از پوستش پوستین کنند (برهان) توضیح با مراجعه بماخذی که در دست بود تشخیص این جانور میسر نشد زیرا حیوانات متعدد بصفت فوق متصفند: همه نافه مشک و موی سمور ز سنجاب و قاقم ز کیمال و بور
فرهنگ لغت هوشیار
کیمال
((کِ))
جانوری که از پوستش پوستین سازند
تصویری از کیمال
تصویر کیمال
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یکمال
تصویر یکمال
(دخترانه)
ثروت تقسیم نشده، دوست جان جانی (نگارش کردی: یهکما)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کیماک
تصویر کیماک
نوار پهنی که بر بالای بار اسب و خر می بستند، تنگ
فرهنگ فارسی عمید
نوار پهنی که بالای بار اسب و ستور می بندند سرشیر. نواری پهن که بر بالای بار الاغ و استر کشند بالا تنگ: در کار و برون کار هستی گه آهن و گه دوال کیماک. (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کیماک
تصویر کیماک
قیماق، سرشیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کیماک
تصویر کیماک
تنگ، نوار پهنی که بر بالای بار اسب و خر می بندند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کیماک
تصویر کیماک
قیماق، سرشیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کمال
تصویر کمال
کهتری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کمال
تصویر کمال
(پسرانه)
آخرین حد چیزی، نهایت، بی عیب و نقص بودن، خردمندی، دانایی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کیال
تصویر کیال
پیمانه کننده، کیل کننده، پیمانه گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کمال
تصویر کمال
بالاترین مرتبۀ چیزی، نهایت مثلاً با کمال خرسندی، برتر بودن در داشتن صفات نیک، کامل بودن، آراستگی صفات، درایت، دانایی، خردمندی، در فلسفه صورت نهایی و طبیعی هر چیز، در تصوف رسیدن به مرحلۀ محو و فنا
کمال یافتن: به کمال رسیدن، کامل شدن، ترقی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کمال
تصویر کمال
تمام شدن، انجام یافتن پذیرفتن، کمال گرفتن، به حد تمامیت رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کیال
تصویر کیال
پیمانه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمال
تصویر کمال
((کَ))
کامل شدن، تمام شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کیال
تصویر کیال
((ک یّ))
پیمانه کننده، کیلی پیماینده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمال
تصویر کمال
Completeness, Perfection, Perfectness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
integridade, perfeição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
Vollständigkeit, Perfektion, Vollkommenheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
kompletność, perfekcja, doskonałość
دیکشنری فارسی به لهستانی
целостность , совершенство , совершенность
دیکشنری فارسی به روسی
цілісність , досконалість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
integridad, perfección
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
intégrité, perfection
دیکشنری فارسی به فرانسوی
completezza, perfezione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
volledigheid, perfectie, volmaaktheid
دیکشنری فارسی به هلندی
पूर्णता
دیکشنری فارسی به هندی
kelengkapan, kesempurnaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
완전성 , 완벽 , 완전성
دیکشنری فارسی به کره ای
שלמות , שְׁלֵמוּת
دیکشنری فارسی به عبری
完整 , 完美 , 完整性
دیکشنری فارسی به چینی
完全性 , 完璧 , 完全性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
mükemmeliyet, mükemmellik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی