معنی کمال
- کمال((کَ))
- کامل شدن، تمام شدن
واژههای مرتبط با کمال
کمال
- کمال
- کهتری
کمال
- کمال
- آخرین حد چیزی، نهایت، بی عیب و نقص بودن، خردمندی، دانایی
کمال
- کمال
- بالاترین مرتبۀ چیزی، نهایت مثلاً با کمال خرسندی، برتر بودن در داشتن صفات نیک، کامل بودن، آراستگی صفات، درایت، دانایی، خردمندی، در فلسفه صورت نهایی و طبیعی هر چیز، در تصوف رسیدن به مرحلۀ محو و فنا
کمال یافتن: به کمال رسیدن، کامل شدن، ترقی کردن
کمال
- کمال
- تمام شدن، انجام یافتن پذیرفتن، کمال گرفتن، به حد تمامیت رسیدن
کمال
- کمال
- Completeness, Perfection, Perfectness
کمال
- کمال
- integridade, perfeição
کمال
- کمال
- Vollständigkeit, Perfektion, Vollkommenheit
کمال
- کمال
- kompletność, perfekcja, doskonałość
کمال
- کمال
- целостность , совершенство , совершенность
